حضور گم شده ی صد هزار آدم ِ گم
حضور وحشی رنگ
طنین نعره ی مسلول و خنده ی مسموم
طنین دغدغه ، جنگ
یکی به عربده گفت :
« درود بر آبی
به هر کجا که روی ، رنگ آسمان آبی است »
به طعنه گفت کسی با غرور و بی تابی :
« ولی نبود آبی ، میان هیچ رگی خون هیچ کس
هرگز
درود بر قرمز »
فضای ساده و سبز زمین آزادی
در انفجار صدای ترقه ها در دود
نود دقیقه کدورت
نود دقیقه کبود
در آستانه ی در
غریب و غمزده طفلی کنار وزنه ی پیر
به فکر سنجش وزن هزار ناموزون
و پیرمردی گنگ
نشسته خسته
به دنبال لقمه ای روزی
کدام استقلال ؟
کدام پیروزی ؟
" مرتضی امیری اسفندقه"